حکمت قرآنیواژه حکمت بیست بار در قرآن کریم بهکار رفته است. [۱]
محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل «حکمة»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷ (.
بررسی این کاربردها و درک سیاق کلام و فهم واژگان و عبارتهایی که در ردیف این واژه قرار گرفته است، میتواند به ما در کشف معنای موردنظر قرآن از واژه حکمت یاری رساند. فهرست مندرجات۲ - حکمت پیامبران و لقمان ۲.۱ - حکمت لقمان ۲.۲ - حکمت داوود ۲.۳ - حکمت ذریه ابراهیم ۲.۴ - حکمت عیسی ۳ - خیر فراوان ۴ - فرق حکمت پیامبران و مردم ۵ - نوع حکمت پیامبر (ص) ۶ - معنای حکمت در قرآن ۶.۱ - نظر تفلیسی ۶.۲ - وجوه حکمت ۶.۳ - نظر علامه طباطبائی ۶.۴ - معیار کلی در معنای حکمت ۷ - حکمت بالغه ۷.۱ - معنای حکمت بالغه ۷.۲ - نظر مفسران ۸ - معنای حکمت در احادیث ۹ - فضیلت حکمت در روایات ۱۰ - وجود حکمت در وجود انسان ۱۱ - حکمت اهلبیت (ع) ۱۲ - اشعار حکیمانه ۱۳ - فهرست منابع ۱۴ - پانویس ۱۵ - منبع ۱ - هدف از بعثت پیامبرانبراساس آیات قرآن ، پیامبران برانگیخته شدهاند تا به مردم کتاب و حکمت بیاموزند. ۲ - حکمت پیامبران و لقمانخدا به همه پیامبران و لقمان حکمت عطا کرده است. ۲.۱ - حکمت لقمانبرخی از جملات حکمتآمیز لقمان در قرآن و روایات آمده است. ۲.۲ - حکمت داوودخدا به داوود علیهالسلام مُلک و حکمت و نیز حکمت و فصلالخطاب داده و به آلابراهیم نیز کتاب و حکمت و مُلک عظیم بخشیده است. ۲.۳ - حکمت ذریه ابراهیمابراهیم و اسماعیل در یکی از دعاهای خود از خدا خواستهاند در میان ذرّیه ایشان رسولی را برانگیزد که بر مردم آیات الهی را بخواند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد. ۲.۴ - حکمت عیسیخدا به عیسی بن مریم کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموخت و او را به جانب بنی اسرائیل فرستاد. ۳ - خیر فراوانبنابر آیات قرآن ، خدا به هرکس بخواهد، حکمت عطا میکند و به کسی که حکمت عطا کند، خیر فراوانی داده شده است. ۴ - فرق حکمت پیامبران و مردمبراساس مجموع آیات، حکمت به پیامبران عطا میشود و به مردم تعلیم داده میشود. از میان پیامبران، فقط در مورد عیسی بن مریم گفته شده که حکمت به او تعلیم شده است. ۵ - نوع حکمت پیامبر (ص)به پیامبر اسلام حکمت وحی شده است و این حکمت ، مجموعهای از توصیههای اعتقادی و دستورهای اخلاقی است از قبیل نهی از شرک ، زیادهروی در هزینهها ، خوردن ناروای مال یتیم ، تبعیت از امر نامعلوم، قتلنفس ، تکبر و امر به احسان به پدر و مادر و پرداخت حق نزدیکان و درماندگان، میانهروی در معیشت و داد و ستد عادلانه از پیامبر خواسته شده است با حکمت و اندرز نیکو (المَوعِظَة الحَسَنَة) مردم را به راه پروردگار دعوت کند و با آنان به شیوهای نیکو مجادله نماید. طباطبائیبر آن است که آنچه در این آیه آمده، به ترتیب، همان برهان و خطابه و جدل ، در اصطلاح منطقیان ، است. به نظر او حکمت ، برهانی است که حق را بدون هیچ تردید و سستی و ابهامی نتیجه میدهد. ۶ - معنای حکمت در قرآن۶.۱ - نظر تفلیسیبه نوشته تفلیسی ، [۲۱]
حبیش بن ابراهیم تفلیسی، وجوه قرآن، ج۱، ص۸۰ـ۸۱، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۵۹ش.
حکمت در قرآن به پنج وجه بهکار رفته است: پنددادن ، علم و فهم ، قرآن ، تفسیر قرآن ، پیامبری و نبوت.
۶.۲ - وجوه حکمتمفسران غالباً ذیل آیه ۲۶۹ سوره بقره به تفصیل مراد از حکمت را بیان کردهاند. وجوه ذکر شده برای معنای حکمت از این قرار است: علم قرآن ، شامل شناخت ناسخ و منسوخ ، محکم و متشابه ، مقدّم و مؤخر ، حلال و حرام و مانند آن؛ دستیابی به حقیقت در گفتار و کردار ؛ علم دین ؛ نبوت؛ شناخت خدا ؛ فهم؛ خشیت و پروای الهی ؛ قرآن و فقه ؛ سنت . [۳۲]
محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل بقره: ۲۶۹، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
آنچه خدا به پیامبران و امتهایشان عطا کرده است، از قبیل کتاب و نشانههای پیامبران ، که آنان را به شناخت خدا و دینش راهنمایی میکند و لطفی است از جانب او که به هرکس بخواهد عطا میکند؛ علم و عمل به آن؛ و علم نافعی که به عمل بینجامد. [۳۵]
ذیل بقره: ۲۶۹، زمخشری، کشاف.
۶.۳ - نظر علامه طباطبائیبه اعتقاد طباطبائی ، گزارههای حق و مطابق با واقع، از آنرو که به گونهای مشتمل بر سعادت انسان است، حکمت خوانده میشود، مانند معارف حقه الهیه درباره مبدأ و معاد. همچنین معارفی که حقایق عالم طبیعی را توضیح میدهد، از آنرو که با سعادت انسان مرتبط است، حکمت است، زیرا حقایق فطری، اساس تشریعات دینی است. ۶.۴ - معیار کلی در معنای حکمتدر مجموع، به نظر میرسد در تمام این معانی، یک معیار کلی وجود دارد و آن بازداشتن از نادرستی و ناراستی است و چون قرآن ، سنّت، عقل ، علم، شریعت ، خشیت و ورع ، همه، از مصادیق بازدارنده از خطا و ناراستیاند، حکمت خوانده شدهاند، لذا حکمت منحصر به هیچیک از آنها نیست. همچنین حکمت در روایات نوعی ثبات و استواری رأی خوانده شده که صفتی نفسانی است و دیگر موارد، یا وسایل و مقدمات ایجاد و تقویت آن است یا از جمله مصادیق و ثمرههای آن. ۷ - حکمت بالغهدر آیه پنجم سوره قمر ، تعبیر « حکمة بالغة » بهکار رفته که در فرهنگ اسلامی پرکاربرد است. ۷.۱ - معنای حکمت بالغهدر این آیه و آیات پیش از آن، سخن از نزدیک شدن قیامت و شکافتن ماه است و اینکه کافران چون آیت و نشانهای ببینند، روی بگردانند و تکذیب کنند و هوسهای خویش را دنبال کنند، در حالی که اَخبار مردمان گذشته به عنوان حکمت بالغهای که هشدارهایشان به کافران سود نبخشد، به آنان رسیده است. حکمت بالغه یعنی نهایت و غایت حکمت. [۴۰]
عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل قمر: ۵، المعروف بتفسیر البیضاوی، مصر ۱۳۳۰، چاپ افست بیروت (بیتا).
۷.۲ - نظر مفسرانبه نظر برخی مفسران ، مراد از آن حکمتی است تمام و کمال ، که به خودیِ خود و از حیث آثار، نقصانی ندارد و آن خود قرآن است. [۴۲]
ابوالفتوح رازی، روضالجِنان و روح الجَنان فی تفسیر القرآن، ذیل قمر: ۵، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ش.
۸ - معنای حکمت در احادیثدر احادیث مقصود از حکمت، اطاعت خدا ، شناخت امام ، تفقّه در دین و اجتناب از کبائر دانسته شده است. مجلسی از بررسی احادیث چنین نتیجه گرفته که مراد از حکمت، علوم حقیقی سودمند و عمل به آن علوم است و نیز علومی که بنده پس از عمل به دانستههای خود از درگاه خدا دریافت میکند. ۹ - فضیلت حکمت در روایاتدرباره فضیلتِ حکمت، در روایات ، سخن بسیار رفته است. حکمت ، گمشده مؤمن بهشمار آمده است که هر جا آن را بیابد، [۴۶]
ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۳۹۵، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بیتا).
[۴۷]
محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۴، ص۱۵۵، ج ۴، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
هرجا که باشد، [۴۹]
علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا).
هرچند از منافق [۵۱]
علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا).
و مشرک ، باید آن را دریابد.
مؤمن راضی است که حکمت داشته باشد و دنیایی ناچیز، اما راضی نیست که بهرهمند از دنیا باشد و کمبهره از حکمت. پیشوایان دین حسد ورزیدن را به کسی که دارای حکمت است و آن را تعلیم میدهد، روا دانستهاند. [۵۶]
ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۳۸۵، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۵۷]
ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۴۳۵، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۵۸]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۸، ص۱۰۵، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۵۹]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۸، ص۱۵۰، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۶۰]
مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۲، ص۲۰۱، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
در احادیث، حکمتْ ضد هوی و خطا دانسته شده است که ژرفایش به عقل دریافت میشود، چنانکه ژرفای عقل به حکمت دریافت میشود. حکمت درختی است که در قلب میروید و بر زبان ثمر میدهد. حکیم تا نبی شدن راهی در پیش ندارد. [۶۶]
علی بن حسامالدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۶، ص۱۱۷، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
ترس از خدا ، رأس حکمت است، [۶۷]
حسن بن محمد دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۷۳، قم ۱۳۶۸ش.
چنانکه رفق و مدارا چنین است.
در احادیث، زهد ، سکوت ، [۷۵]
ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول صلیاللّه علیهم، ج۱، ص۴۴۵، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
روزهداری و گرسنگی ، [۷۶]
حسن بن محمد دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۲۰۳، قم ۱۳۶۸ش.
تفکر ، راستگویی ، وقار [۷۹]
حسن بن محمد دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۰۴، قم ۱۳۶۸ش.
و برخی فضیلتهای دیگر، راههای کسب حکمت یا نشانههای آن شمرده شدهاند.
۱۰ - وجود حکمت در وجود انساندر حدیثی نبوی آمده است که هر کس چهل صبح برای خدا اخلاص ورزد سرچشمههای حکمت از قلب او بر زبانش جاری میگردد. [۸۱]
محمد بن سلامه قضاعی، مسندالشهاب، ج۱، ص۲۸۵، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
حکمت در همه انسانها به ودیعت نهاده شده است و سرشت هیچ انسانی تهی از حکمت نیست. [۸۳]
علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۸، ص۸۲ـ۸۳، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۸۴]
علی بن حسامالدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۳، ص۱۱۲، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۸۵]
علی بن حسامالدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۳، ص۱۱۴، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۱ - حکمت اهلبیت (ع)در روایتی رازگونه آمده است که قلب پیامبر اکرم پیش از رفتن به معراج ، سرشار از حکمت و ایمان گردید. [۸۶]
ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۲۰۷، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۸۷]
مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۱، ص۱۰۲، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
[۸۸]
احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۱، ص۳۲۷ـ۳۲۹، بشرح الامامین السیوطی و السندی، چاپ سیدمحمد سید، علیمحمد علی، و سیدعمران، قاهره ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
همچنین پیامبر خانه حکمت و امیرالمؤمنین و ائمه (علیهمالسلام) کلیدهای آن دانسته شدهاند. برخی محدّثان این حدیث نبوی را در فضیلت علی علیهالسلام نقل کردهاند که نُه جزء از ده جزء حکمت، به آن حضرت داده شده است و یک جزء آن به دیگر مردمان. [۹۱]
عبیداللّه بن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۱۳۵، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۹۲]
حسن بن محمد دیلمی، ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۱۲، قم ۱۳۶۸ش.
[۹۳]
علی بن حسامالدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۱، ص۶۱۵، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۲ - اشعار حکیمانهدر بیشتر کتابهای حدیثیِ اهلسنت از پیامبر اکرم نقل شده است که برخی اَشعار واجد حکمتاند. [۹۴]
ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۵۶، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۹۵]
ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۵، ص۱۲۵، بیروت: دارصادر، (بیتا).
[۹۶]
عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، ج۲، ص۲۹۶ـ۲۹۷، چاپ محمداحمد دهمان، دمشق: مکتبة الاعتدال، (بیتا).
[۹۷]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۱۰۷، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۹۸]
محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۴، ص۲۱۶، ج ۴، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
۱۳ - فهرست منابع(۲۳) ابن بابویه، الامالی، قم ۱۴۱۷. (۲۴) ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش. (۲۵) ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، (بیتا). (۲۶) ابن شعبه، تحف العقول عن آلالرسول صلیاللّه علیهم، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش. (۲۷) ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲. (۲۸) ابن ماجه، سنن ابن ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بیتا). (۲۹) ابوالفتوح رازی، روضالجِنان و روح الجَنان فی تفسیر القرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ش. (۳۰) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۳۱) عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، المعروف بتفسیر البیضاوی، مصر ۱۳۳۰، چاپ افست بیروت (بیتا). (۳۲) محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج ۴، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳. (۳۳) حبیش بن ابراهیم تفلیسی، وجوه قرآن، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۵۹ش. (۳۴) حرّعاملی، وسائل الشیعه. (۳۵) عبیداللّه بن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰. (۳۶) عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، چاپ محمداحمد دهمان، دمشق: مکتبة الاعتدال، (بیتا). (۳۷) حسن بن محمد دیلمی، ارشاد القلوب، قم ۱۳۶۸ش. (۳۸) حسن بن محمد دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم ۱۴۰۸. (۳۹) زمخشری، کشاف. (۴۰) سیوطی، تفسیر الجلالین. (۴۱) طباطبائی، تفسیر المیزان. (۴۲) طبرسی، مجمع البیان. (۴۳) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن. (۴۴) علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا). (۴۵) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵. (۴۶) محمد بن سلامه قضاعی، مسندالشهاب، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۴۷) کلینی، اصول کافی. (۴۸) علی بن محمد لیثی واسطی، عیونالحکم و المواعظ، چاپ حسین حسنی بیرجندی، قم ۱۳۷۶ش. (۴۹) علی بن حسامالدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۵۰) مجلسی، بحارالانوار. (۵۱) محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷ (. (۵۲) مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، (بیتا). (۵۳) احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، بشرح الامامین السیوطی و السندی، چاپ سیدمحمد سید، علیمحمد علی، و سیدعمران، قاهره ۱۴۲۰/۱۹۹۹. (۵۴) حسین بن محمدتقینوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۰۸. (۵۵) علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸. ۱۴ - پانویس
۱۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حکمت در قرآن و حدیث»، شماره۶۳۸۰. |